کاوش
|
زخـمـی کـهنـه امــ کاش دنیا می مُرد دلــم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛ دلـتـنـگـی هــا از " تـــو " دلـگیـــر نیستَــــم . . . تو که می آیی طعنه زدی به غصه هام ، گفتی بهم نمیرسیم میترســـم از شــبی روشـن اسـت کـه خـسـتـه ام ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست حتے از هَمین راه دور... میگیره قلب چشمام ، از بس که گریه کردم در ســــتایش ِ چشــــمهایــت شب شکــــــنم به عشق تو ... هنوز ماه من تویی یکی را دوست می دارم ، ولی افسوس او هرگز نمی داند نگاهش میکنم ، شاید بخواند از نگاه من ، که او را دوست دارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند ‹ و ا ی › به برگ گل نوشتم من ، که او را دوست می دارم ولی افسوس ، او گل را به زلف کودکی آویخت ، تا او را بخنداند صبا را دیدم و گفتم صبا ، دستم به دامانت بگو از من به دلدارم ، تو را من دوست می دارم ولی ناگه ، ز ابر تیره برقی جست و روی ماه تابان را بپوشانید من به خاکستر نشینی ،عادت دیرینه دارم سینه مالا مال درد ، اما دلی بی کینه دارم پاکبازم من ولی ، در آرزویم عشق بازی مثل هر جنبنده ای ، من هم دلی در سینه دارم من عاشق ، عاشق شدنم در کدامین مکتب و مذهب ، جرم است پاکبازی در جهان ، صدها هزاران پاکباز ، در سینه دارم کار هر کس نیست مکتب داری این پاکبازان هدیه از سلطان عشق ، بر هر دو پایم پینه دارم من عاشق ، عاشقشدنم من از بیراهه های هله بر می گردم و آواز شب دارم هزار و یک شبی دیگر ، نگفته زیر لب دارم مثال کوره می سوزد تنم از عشق ، امید طَرب دارم حدیث تازه ای از عشق مردان حَرب دارم من عاشق عاشق شدنم ، من عاشق عاشق شدنم به همین سادگی رفتی بی خداحافظ عزیزم سهم تو شد روز تازه سهم من اشک که بریزم به همین سادگی کم شد عمر گلبوته تو دستم گله از تو نیست میدونم خودم اینو از تو خواستم به جون ستاره هامون تو عزیزتر از چشامی هر جا هستی خوب و خوش باش تا ابد بغض صدامی تو رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی که دوست ندارم اینو به خدا گفتم به سختی من اگه دوست نداشتم پای غم هات نمی موندم واست این همه ترانه از ته دل نمی خوندم اگه گفتم برو خوبم واسه این بود که می دیدم داری آب می شی ، می میری اینو از همه شنیدم دارم از دوریت می میرم ؛ تا کنار من نسوزی از دلم نمی ری عمرم نفسامی که هنوزی تو رو محض خیره هامون که نفس نفس خدا شد از همون لحظه که رفتی روحم از تنم جدا شد تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن خاطراتمو نگه دار اما دستامو رها کن دست تو اول عشق بپسرش به آخرین مرد مردی که پشت یک دیوار واسه چشمات گریه می کرد گریه می کرد گریه می کرد هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟ یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیــدی؟ از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟ از زیـــر امــــواج آســـمـان را تــار دیدی؟ نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟ از «آتـنـا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟ در پـشـت دیـوار ِحیاطی شعـر خوانـدی؟ دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟ آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟ حقـا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل تـ میگن هیچ عشقی تو دنیا ، مثله عشقه اولین نیست میگذره یه عمری اما ، از خیالت رفتنی نیست داغه عشقه هیچکی مثله ، اونکه پس میزنتت نیست چقده تنهاشی وقتی ، هیچکسی هم قدمت نیست چقده سخته بدونی ،اونکه میخوایش نمیمونه که دلش یه جایه دیگست و همه وجودش ماله اونه چقده برای اونکه ، جون میدی غریبه باشی بگی میخوام با تو باشم ، بگه میخوام که نباشی چقده سخته بدونی ،اونکه میخوایش نمیمونه که دلش یه جایه دیگست و همه وجودش ماله اونه چقده برای اونکه ، جون میدی غریبه باشی بگی میخوام با تو باشم ، بگه میخوام که نباش لعنت به عشق اول...........از خیالت رفتنی نیست [ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 12:13 صبح ] [ یک محقق ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |